تاب‌آوری کسب‌وکار در بحران‌، مقایسه DRaaS و VPS

قطعی‌های غیرمنتظره، میزان آمادگی سازمان را سریع‌تر از هر گزارش عملکردی نشان می‌دهند. در این زمینه، دو راهکار اصلی برای جلب توجه وجود دارد؛ بکاپ‌گیری DRaaS و استفاده از سرورهای مجازی (VPS). این مطلب با ارائه مقایسه‌ای دقیق و متعادل، به مدیران فناوری اطلاعات و صاحبان کسب‌وکارهای کوچک و متوسط کمک می‌کند تا استراتژی‌های بازیابی خود را با توجه به بودجه، مهارت‌های موجود و میزان تحمل ریسک، بهینه‌سازی کنند.

بازیابی از فاجعه (DR) چیست و چرا برای کسب و کار حیاتی است؟

بازیابی از فاجعه (Disaster recovery) فرآیندی ساختاریافته برای بازگرداندن خدمات فناوری اطلاعات، برنامه‌ها و دسترسی به داده‌ها پس از وقفه‌هایی مانند خرابی سخت‌افزار، آلودگی باج‌افزار یا قطع برق منطقه‌ای است. سازمان‌ها با پیروی از این رویکرد منظم، به جای رفع مشکلات به صورت موردی، می‌توانند از خطرات متعددی مانند از دست رفتن درآمد، جریمه‌های نظارتی و کاهش اعتماد مشتری جلوگیری کنند. اجزای کلیدی در نقشه راه بازیابی از فاجعه شامل موارد زیر است:

  • تحلیل تاثیر تجاری (BIA) که برنامه‌ها را بر اساس اهمیت مالی و عملیاتی رتبه‌بندی می‌کند.
  • تعیین اهداف RTO (هدف زمان بازیابی) و RPO (هدف نقطه بازیابی) برای تعریف زمان قابل قبول از کارافتادگی و میزان مجاز از دست رفتن داده‌ها.
  • مستندسازی دقیق برنامه‌های اجرایی، انجام تمرین‌های منظم و ممیزی‌های انطباق برای تضمین قابلیت اجرای طرح.

برنامه‌های موثر بازیابی از فاجعه این عناصر را در فرآیندهای روزمره سازمان ادغام کرده و با جایگزینی عدم قطعیت با نتایج قابل اندازه‌گیری، آمادگی سازمان را بهبود می‌بخشند.

 

DRaaS چیست؟ نحوه عملکرد بازیابی فاجعه مبتنی بر ابر

DRaaS (بازیابی فاجعه به عنوان یک سرویس) نسخه‌ای زنده و همزمان از ماشین‌های مجازی، پایگاه‌های داده و تنظیمات شبکه را در یک منطقه ابری تحت مدیریت ارائه‌دهنده نگهداری می‌کند. در صورت قطع دسترسی به سایت اصلی، موتور هماهنگ‌کننده سرویس به‌طور خودکار این نسخه‌ها را فعال کرده، تنظیمات لود بالانسر را به‌روزرسانی می‌کند و جلسات کاربری را در عرض چند دقیقه از سر می‌گیرد.
>برای مثال، یک خرده‌فروش آنلاین که از قابلیت بازیابی فاجعه الاستیک AWS استفاده می‌کند، تنها ۱۸ دقیقه پس از قطع برق، فرآیند پرداخت خود را بازیابی کرد. همچنین، یک ارائه‌دهنده SaaS در حوزه مراقبت‌های بهداشتی با آینه‌سازی خوشه‌های SQL و بهره‌گیری از قابلیت بازیابی سایت Azure، در تمرین‌های سه‌ماهه خود به هدف RPO معادل ۱۵ ثانیه دست یافته است.

ویژگی‌های کلیدی DRaaS عبارتند از:

  • تکرار خودکار و پشتیبانی دقیق از اهداف RTO و RPO بدون نیاز به اسکریپت‌نویسی پیچیده.
  • افزونگی جغرافیایی برای محافظت در برابر اختلالات منطقه‌ای و تضمین دسترسی مستمر به سرویس‌ها.
    خدمات پشتیبانی ۲۴ ساعته توسط ارائه‌دهنده، شامل مدیریت فرایندهای failover و نگهداری مداوم.

تیم‌هایی که به دنبال مدل قیمت‌گذاری اشتراکی با کمترین سربار مدیریتی هستند، معمولا DRaaS را انتخاب می‌کنند. علاوه بر این، ادغام اسنپ شات‌ VPS در همان فضای ذخیره‌سازی (vault) به افزایش پوشش و اطمینان در بازیابی کمک می‌کند.

بازیابی فاجعه  مبتنی بر VPS: استراتژی‌ها و پیاده‌سازی

ایجاد راهکار بازیابی فاجعه روی پلتفرم VPS (سرور مجازی) امکان کنترل دقیق در هر لایه از زیرساخت را فراهم می‌کند.
نکات کلیدی این رویکرد عبارتند از:

  • گزینه‌های رپلیکیشن داده در VPS شامل استفاده از ابزارهایی مانند rsync برای همگام‌سازی فایل‌ها،block‑level mirroring و ارسال snapshot‌های منظم برای حفظ نسخه‌های به‌روز است.
  • بکاپ‌گیری خارج از VPS، نسخه‌های رمزگذاری شده داده‌ها را در مناطق جغرافیایی یا فروشگاه‌های آبجکت استوریج (Object Storage) جداگانه نگهداری می‌کند تا از خطر از دست رفتن اطلاعات در حادثه‌های منطقه‌ای جلوگیری شود.
  • خطوط بازیابی فاجعه DIY (خودساخته) مبتنی بر VPS معمولا با استفاده از ابزارهای اتوماسیون مانند Terraform، Ansible یا موارد مشابه، فرایندهای failover و failback را به صورت خودکار مدیریت می‌کنند.

این رویکرد بیشتر مناسب سازمان‌هایی است که تیم‌های DevOps داخلی با تخصص کافی دارند، نیازمند پیکربندی‌های سفارشی هستند و یا باید الزامات نظارتی و امنیتی خاصی را رعایت کنند.

بکاپ‌گیری و اسنپ‌شات‌های خارج از سایت برای VPS

بکاپ‌گیری‌های offsite با جداسازی داده‌ها از زیرساخت اصلی، نقش مکملی در تکمیل اسنپ‌شات‌های منظم ایفا می‌کنند.
بهترین شیوه‌ها عبارتند از:

  • تهیه اسنپ‌شات‌های ساعتی برای پایگاه‌های داده تراکنشی حساس، همراه با اسنپ‌شات‌های شبانه برای دارایی‌های استاتیک و کمتر متغیر
  • اعمال رمزگذاری سرتاسری پیش از انتقال داده‌ها، به گونه‌ای که محتوا در حین انتقال کاملا غیرقابل خواندن باشد.
  • نگهداری حداقل یک نسخه بکاپ در ارائه‌دهنده ابر ثانویه برای جلوگیری از اثر دامنه‌های خرابی مشترک (Single Point of Failure)

اجرای منظم این روال بکاپ‌گیری، ریسک ناشی از حملات باج‌افزاری و خطاهای سخت‌افزاری را به شکل چشمگیری کاهش می‌دهد و لایه امنیتی اضافی به برنامه‌ریزی بازیابی فاجعه  DRaaS در مقایسه با VPS می‌افزاید.

 

تنظیمات رپلیکیشن و Failover وی پی اس

رپلیکیشن، یک حالت آماده‌به‌کار زنده ایجاد می‌کند که تغییرات محیط پروداکشن را به‌صورت آنی یا با تاخیر کنترل‌شده منعکس می‌کند. الگوهای رایج رپلیکیشن عبارتند از:

• تکثیر مداوم (Continuous replication): این روش تغییرات را تقریبا به صورت لحظه‌ای منتقل می‌کند و RPO (هدف نقطه بازیابی) بسیار کوتاهی ارائه می‌دهد، اما هزینه پهنای باند و منابع شبکه بالاتری دارد.
• تکثیر نقطه‌ای (Point‑in‑time replication): در این روش داده‌ها در بازه‌های زمانی مشخص ارسال می‌شوند که هزینه‌ها را کاهش می‌دهد اما امکان از دست دادن داده‌ها تا زمان آخرین تکرار وجود دارد.
• رویه‌های برنامه‌ریزی‌شده بازیابی خرابی (Planned failback): این فرایند شامل بازگشت کنترل‌شده از حالت آماده‌به‌کار به حالت اصلی پس از تعمیر یا رفع مشکل است و تضمین می‌کند که سرویس با حداقل قطعی به حالت عادی بازگردد.

انتخاب رویکرد رپلیکیشن باید به‌دقت با اهداف RTO (زمان بازیابی هدف) و RPO شما هماهنگ باشد؛ در غیر این صورت، ممکن است در هنگام قطعی بعدی دچار خسارت‌های غیرمنتظره و قابل‌توجه شوید.

RTO و RPO: کدام گزینه بازیابی سریع‌تری ارائه می‌دهد؟

  • در بیشتر معیارها، پلتفرم‌های DRaaS به دلیل تکرار مداوم داده‌ها و هماهنگ‌سازی خودکار، قادرند به RTO کمتر از یک ساعت و RPO نزدیک به صفر دست یابند.
  • راهکارهای مبتنی بر VPS نیز در صورت طراحی مهندسی شده با استفاده از گره‌های اضافی و انجام snapshot‌های مکرر می‌توانند اعداد مشابهی ارائه کنند. اما زمانی که منابع نیروی انسانی یا محدودیت‌های بودجه، امکان انجام آزمایش‌های منظم را کاهش می‌دهند، فاصله‌ای میان عملکرد واقعی و هدف ایجاد می‌شود.
    پیشنهاد می‌شود ابتدا اهداف بازیابی (RTO و RPO) سازمان خود را به دقت مشخص کنید و سپس مطمئن شوید که روش انتخابی (DRaaS یا VPS) می‌تواند این اهداف را به طور مستمر و تحت بار عملیاتی برآورده نماید.

سرور مجازی یک ماشین مجازی کامل است که امکان تغییر در سیستم عامل آن برای کاربر فراهم می‌باشد.
خرید سرور مجازی در پنج موقعیت جغرافیایی ایران، ترکیه، هلند، آلمان و آمریکا با قابلیت تحویل آنی در پارسدو فراهم است.

پیچیدگی در برابر سادگی، DRaaS یا VPS

انتخاب میان مدل‌های بازیابی اطلاعات فقط به هزینه و عملکرد محدود نمی‌شود؛ بلکه نحوه مدیریت روزمره آن‌ها می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت بلندمدت ایفا کند. در ادامه به بررسی تاثیرات عملیاتی هر گزینه می‌پردازیم:

  • DRaaS با یکپارچه‌سازی پیکربندی، نظارت و آزمون‌های بازیابی در یک داشبورد متمرکز، مدیریت فرایندها را به میزان قابل توجهی ساده می‌کند. عملیات روتینی مانند اجرای failover یا تنظیم دوره‌های replication، تنها با چند کلیک انجام می‌شود و تیم‌ها می‌توانند زمان خود را به پروژه‌های مهم‌تر اختصاص دهند. برای نمونه، Azure Site Recovery این امکان را فراهم می‌سازد که تمرین‌های دوره‌ای برنامه‌ریزی شده و گزارش‌های انطباق به‌صورت خودکار تولید شوند؛ رویکردی که بدون نیاز به کدنویسی اضافی، نیازهای حسابرسان را نیز برآورده می‌سازد.
  • محیط‌های VPS با ارائه سطح دسترسی root، کنترل کامل بر تنظیمات سیستمی از جمله کرنل، فایروال و cron jobs را فراهم می‌کنند. این سطح از انعطاف‌پذیری برای بارهای کاری خاص- مانند برنامه‌های معاملاتی با نیاز به تنظیمات سفارشی TCP – مناسب است، اما در عین حال موجب افزایش پیچیدگی می‌شود.

نکته : نسبت وظایف بازیابی خودکار به بازیابی دستی را به عنوان یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) پیگیری کنید. تیم‌هایی که این نسبت برای آن‌ها زیر ۰٫۷ است، معمولا با پدیده recovery drift مواجه‌اند، جایی که فرایندهای مستند دیگر با واقعیت محیط تولید هم‌خوانی ندارند.

ملاحظات امنیتی

امنیت، پایه‌ای غیرقابل چشم‌پوشی در هر راهکار بازیابی پس از فاجعه است. هر دو مدل DRaaS و VPS بر اصل مسئولیت مشترک متکی هستند، اما مرز مسئولیت‌ها بسته به کنترل پشته فناوری متفاوت است:

  • ارائه‌دهندگان DRaaS، زیرساخت‌هایی مانند هایپروایزر، storage fabrics و فایروال‌های محیطی را مدیریت و ایمن می‌کنند. در عین حال، مشتریان باید سیستم‌عامل‌های مهمان را سخت‌سازی کنند، کلیدهای API را به‌روزرسانی نموده و احراز هویت چندعاملی را برای کنسول‌های مدیریتی فعال کنند. به عنوان مثال، یک پلتفرم SaaS در حوزه خرده‌فروشی که با Azure Site Recovery بازیابی شد، هرچند در کمتر از ۴۰ دقیقه خدمات خود را به‌کار انداخت، اما توکن‌های مدیریتی منقضی نشده به مهاجمان اجازه داد محیط جدید را شناسایی کنند ، که نشان می‌دهد رعایت اصول سلامت اعتبار حتی در راهکارهای مدیریت‌شده حیاتی است.
  • مدیران VPS مسئولیت کامل وصله‌کردن کرنل سیستم، پیکربندی SSH و سایر تنظیمات امنیتی را بر عهده دارند. مثلا یک استارتاپ فعال در حوزه فین‌تک که پایگاه داده PostgreSQL را روی VPS خود مدیریت می‌کند، داده‌ها را با رمزگذاری LUKS در حالت سکون محافظت کرده، ترافیک تکثیر را از طریق تونل WireGuard امن می‌سازد و اسکن‌های امنیتی مبتنی بر معیار CIS را به صورت هفتگی اجرا می‌کند تا انطباق با PCI-DSS حفظ شود.

صرف‌نظر از مدل انتخابی، رعایت موارد زیر الزامی است:

  • پیاده‌سازی رمزگذاری سرتاسری (end-to-end encryption)
  • ثبت تغییرناپذیر (immutable) و قابل ممیزی عملیات حساس
  • اعتبارسنجی هر نقطه بازیابی برای وجود بدافزار یا تهدیدات پنهان

انتخاب بین DRaaS و استراتژی مبتنی بر VPS

انتخاب بهترین گزینه برای بازیابی فاجعه به سه عامل کلیدی بستگی دارد: توانایی تیم، مدل بودجه سازمان و اهداف بازیابی (RTO و RPO)

  •  تیم‌های چابک و بودجه عملیاتی (OPEX) قابل پیش‌بینی:
    اگر سازمان شما دارای نیروی انسانی محدود است و ترجیح می‌دهد هزینه‌ها به صورت اشتراک ماهانه یا سالانه و بدون سرمایه‌گذاری اولیه سنگین باشد، راهکار DRaaS گزینه مناسبی است. این مدل با ارائه failover خودکار، معمولا به RTO زیر یک ساعت و RPO کمتر از پنج دقیقه دست می‌یابد، ضمن اینکه همه چیز تحت SLA مدیریت‌شده توسط ارائه‌دهنده کنترل می‌شود و بار مدیریتی را از دوش تیم برمی‌دارد.
  • تیم‌های DevOps آماده با تمایل به سرمایه‌گذاری سرمایه‌ای (CapEx):
    سازمان‌هایی که مهندسان داخلی ماهر دارند و ترجیح می‌دهند سرمایه‌گذاری یک‌باره روی زیرساخت انجام دهند، می‌توانند استراتژی DR مبتنی بر VPS را انتخاب کنند. این روش امکان دستیابی به RTO بین یک تا دو ساعت و RPO تقریبا ۳۰ دقیقه‌ای را فراهم می‌کند و همزمان کنترل کامل پیکربندی و امنیت را در اختیار تیم می‌گذارد.

در نهایت، تصمیم‌گیری باید بر اساس سطح مهارت تیم، میزان تمایل به سرمایه‌گذاری اولیه و اهداف تجاری مورد انتظار از فرآیند بازیابی اتخاذ شود.

جمع‌بندی

انتخاب میان DRaaS و راهکار مبتنی بر VPS بستگی به همسو کردن اهداف بازیابی (RTO و RPO) با ظرفیت تیم و محدودیت‌های بودجه دارد. لازم است این اهداف به صورت دقیق کمی‌سازی شده، هزینه‌های عملیاتی پنهان به‌روشنی شناسایی شوند و هر دو گزینه از طریق تمرین‌های منظم failover پیش از اجرا اعتبارسنجی گردند. انتخاب هوشمندانه این امکان را می‌دهد که قطعی‌های برق و وقفه‌ها به جای بحران‌های بزرگ، تنها وقایع کوتاه و قابل مدیریت باقی بمانند. برای درک بهتر و دید وسیع‌تر، مطالعه در زمینه نحوه عملکرد مجازی‌سازی در محاسبات ابری نیز توصیه می‌شود.